loading...
كليد بهشت
يه بنده خدا بازدید : 28 شنبه 16 فروردین 1393 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحيم

 

عنوان مقاله: راه هاي جذب فرزندان به نماز

 

نويسنده: الهام كبيري


راه هاي جذب فرزندان به نماز

مقدمه:

نماز، تقديم حمد و سپاس به درگاه خالق منان و كامل ترين پاسخ به عالی ترين نياز انسان؛ فرصتی برای طراوت بخشيدن روح و پلی برای نيل به اوج كمال « نماز » . يعنی كمال جويی است . يكی از اساسی ترين اركان حيات ، « نماز » . مطلق و زينت بخش شخصيت و منش مؤمنان است ، تمدن، فرهنگ، زندگی و تحرك جوامع انسانی است.

همه ي کودکان و نوجوانان ، محتاج هدایتند و به یک برنامه ي صحیح زندگی نیاز دارند . این نیاز برآورده نمی شود ، مگر با پرورش حس مذهبی ، احیاء فطرت و فراهم نمودن زمینه های رشد و به کمال رساندن فضایل اخلاقی آنها که نماز کامل ترین پاسخ به عالی ترین نیاز انسان است.

در دين ما نماز به عنوان ستون دين تلقي شده و ملاك ارزش آدمي و قبولي كليه ي اعمال و فرائض ديگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دين شمرده مي شود،كه نياز به مداومت ومحافظت دارد.

بدون تردید ،همه ي جوانان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند اما آنچه مهم است ، چگونگی روش ها و ارائه ی شیوه های جذب آنها به سوی تکالیف مذهبی است .

نماز آرامش دهنده ی دلها ، اصلاح کننده ی فرد و اجتماع و پرچم اسلام است و عاملی است که موجب رهایی افراد از تنبلی ، گناه ، تباهی و دیگر رفتارهای زشت می شود

- نماز،وسیله ای برای پاک شدن از خود بینی است .(نهج البلاغه : حکمت 252 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )

- به درستی که نماز،انسان را از کار ناشایست باز می دارد.( عنکبوت : 45 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )

- نماز را به پا دارید و زکات را ادا کنید (وبا این وسیله روح و جسم و اجتماع خود را نیرومند سازید و بدانید) ، هر کار خیری برای خود از پیش می فرستید . ( بقره 110 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )

- نماز، دژی است که انسان را از هجوم شیطان در امان نگه می دارد . ( شرح غررالحکم ج 2 ص 166 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )

- نخستین چیزی که خداوند بر امت من واجب کرد نمازهای پنجگانه است، و نخستین عملی که از آنان بالا برده می‏شود، و از آنان سؤال می‏شود همان نماز است. ( کنز العمال، ج 7، ح 18859 به نقل از کتاب جامع الاحادیث و روایات نماز جلد 1 )

تلاش و كوشش جهت هدايت و تشويق افراد به طرف خدا و تقويت ايمان آنها كاري بس ارزشمند است . دعوت مردم به آشنايي با دين و عبادت خداوند از برجسته ترين و متعالي ترين امور است. چنانچه در روايتي رسول خدا(ص) فرمود: هر كس بتواند يك نفر را هدايت كند و به طرف دين جذب نمايد، ارزش آن برتر از تمام چيزهايي است كه خورشيد بر آنها مي تابد.

تعریف اصطلاحات :

نماز :

1 - عبادت ، پرستش . 2 - عبادت مخصوص مسلمانان که به طور وجوب پنچ بار در ش بانه روز ادا کنند. ( فرهنگ معین )

خدمت و بندگی . (جهانگیری ) (رشیدی ) (انجمن آرا). خدمتکاری . (غیاث اللغات ) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). بندگی . اطاعت .فرمان برداری . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). ( فرهنگ دهخدا )

در فارسى به معنى قداست ، كرنش ، تعظيم و تقديس است . چنان كه عربى آن : «صلاة» به معنى توجه ، روى آوردن و اهتمام به چيزى يا به كسى است ، گو اين كه برداشت از آن در موارد مختلف ، متفاوت است ، چنان كه گفته اند : آن از خداوند ، رحمت ، و از ملائكة استغفار و از بشر دعا است . آرى در كتاب و سنت به تكرار به معنى دعا آمده است : (و صلّ عليهم) (توبة:103) . يعنى آنها را دعا كن . و در حديث نبوى آمده : «اذا دُعِىَ احدكم فليُجِب ، فان كان صائما فليصلّ ، وان كان مفطرا فليطعُم» . (صحيح مسلم:2/1054 ط الحلبى) كه «فليصلّ» در اينجا يعنى دعوت كننده را دعا كند . ( دائره المعارف دانستنیهای اسلامی)

در اصطلاح شرع عبارت است از عملى مخصوص ، مركّب از ركوع و سجود و قرائت و ذكر ، توام با نيت و شرائط خاصّ ، كه به تكبير آغاز و به سلام ختم مى گردد . ( دائره المعارف دانستنیهای اسلامی)

نماز جماعت :

نمازى كه دسته جمعى خوانند و در آن به امام اقتدا كنند بدين گونه كه يك نفر مسلمان (و به عقيده شيعه به شرط عدالت) به نماز ايستد و ديگران به وى اقتدا كنند . نماز جماعت از شعائر اسلام است. ( دائره المعارف دانستنیهای اسلامی)

راه های علاقه مند کردن دانش آموزان به نماز

- اهمیت خانواده ها به نماز و تشویق فرزندانشان به نماز خواندن .

- اهمیت به نماز در مدرسه و شرکت معلمان در نماز جماعت مدرسه .

- متنوع کردن برنامه های نماز جماعت .

- تقسیم مسئولیت به صورت چرخشی،به طوري که تمام دانش آموزان در برگزاری نماز سهیم باشند.

- تبلیغات کافی و سازنده .

- استفاده از تشویق ، اهداء جایزه و پخش شیرینی در مواقع لزوم .

- برگزاری مسابقه ، خواندن شعر و قصه گویی بین بعضی از نمازها .

- عدم آقای داود راعی در وبلاگ خود در مقاله ایی تحت عنوان ( راه های علاقه مند کردن دانش آموزان به نماز ) راههای درمان آسیب های اجتماعی نماز گریزی دانش آموزان را به شرح زیر معرفی می کند :

1. به كارگيري روش محبت

2. استفاده از روش الگويي

3. روش تذكر

4. نقل يا نمايش قصه‌ها و خاطره‌هاي زيبا در ارتباط با اهميت و عظمت نماز

5. احداث و زيباسازي مساجد و نمازخانه‌ها

6. ويژگي‌هاي شخصيتي و رفتاري امام جماعت مساجد و مدارس است. خلق و خوي نيكوي امام مسجد و مهارت اجتماعي او در برقراري ارتباط با نمازگذاران فوقالعاده مؤثر است، اگر رفتار مناسب و حاكي از احترام مشاهده نمايند، به نماز علاقمند ميشوند.

7. بيان رمز و راز نماز و آثار  توسل به زور و اجبار و اختیاری کردن شرکت در نماز جماعت.

علی حاجی بابایی در وبلاگ خود مهم ترین راهکارهای جذب دانش آموزان به نماز جماعت را با توجه به خلاصه ایی از 90 تحقیق فرهنگیان منطقه اسفراین در خصوص نماز به شرح زیر معرفی می کند :

1-تبیین اثرات نماز 2- تکریم وشخصیت دادن به دانش آموزان 3- نشاط آفرینی فرهنگی و اعتقادی و خود باوری در دانش آموزان 4- ایجاد رابطه قوی دینی بین معلم و دانش آموز 5- داشتن نمازخانه جذاب و عالی و استفاده از رنگ های دلپذیر 6- باز گو نمودن اهمیت و ضرورت نماز به اولیا دانش آموزان 7- اجرای مسابقات مختلف در خصوص نماز و اهدا جوایز به دانش آموزان برتر 8- داشتن دوستان دینی در مدرسه 9- شرکت معلمین ،مدیر،معاون، در کنار دانش آموزان در نماز جماعت 10- برگزاری نمایشگاه در خصوص نماز از آثار دانش آموزان 11- توزیع کتب دینی و اخلاقی ساده 12- معرفی دانش آموزان نماز گزار و تشویق آنان در حضور دیگران 13- دادن هدیه به هنگام نماز به دانش آموزان 14- استفاده از دانش آموزان خوش صدا برای اذان و .... 15- پخش فیلم های آموزنده در آموزشگاه در خصوص نماز 16- ارتباط مستمر با مساجد و نماز جمعه 17- بیان احادیث شیوا وبلیغ در خصوص نماز 18- استفاده از روحانیون جوان و شاداب و تاثیر گذار 19- داشتن سخنرانی کوتاه و مفید دربین نماز ها 20- اقامه نماز در منزل توسط والدین 21- برگزاری همایش نماز برای دانش آموزان 22- برگزاری همایش نماز برای اولیا 23- داشتن کفتگوی صمیمی با دانش آموزان در خصوص نماز 24- داشتن میزگرد دانش آموزی در خصوص نماز با رهبری کادر مدرسه 25- فعال نمودن شورای مدرسه و انجمن اولیا وداشتن مصوبات اجرایی در خصوص نماز 26- ارائه الگوی عملی مناسب به دانش آموزان 27- معرفی چهر های برتر دینی و ذکر موفقیت های آنان 28- برگزاری اردو های زیارتی و سیا حتی 29- انتخاب بهترین زمان آموزشگاه بعد از اوقات شرعی برای نماز 30- بیان داستا نها و قصه های در خصوص نماز 31- استفاده از تمثیل و شعر و ادبیات در سخنرانی در خصوص نماز 32- معرفی دانش آموزان نماز خوان و مومن به صورت منطقه ای به کلیه مدارس 33- چاپ عکس دانش آموزان نماز خوان در جراید محلی 34- ارائه سی دی های آموزشی به دانش آموزان در خصوص نماز 35- اختصاص زمان کوتاهی در آغاز کلاس به بیان آثار نماز توسط همه دبیران در کلاس 36- اختصاص دو روز در هفته در مراسم آغازین به مباحث نماز 37- ایجادرفتار دوستانه برای شرکت در نماز و نبود زور و اجبار 38- ایجاد سرویس های بهداشتی مجهز در مدارس 39- رفتار و کردار عملی کادر مدرسه 40- داشتن کتابخانه غنی با کتاب های سودمند در خصوص نماز

دکتر محسن ایمانی (82) در مقالۀ خود می گوید: انجام عبادت در کودکی موجب ملکه شدن این رفتار در وجود آنها می گردد و اگر بخواهیم افراد با عبادت خو بگیرند ، باید دورۀ کودکی را مغتنم بشماریم.

وی، نقش الگو ، تبلیغ صحیح ، تبشیر، تشویق ، تقویت ، تسهیل، تذکر و یاد آوری و نقش حمایتگری را در آوردن کودکان به میدان عبادی، مؤثر می داند و می گوید : چون کودکان، بسیاری از حرکات و رفتارها را از طریق تقلید کردن از دیگران می آموزند ؛ پس باید برای آموزش نماز، الگویی مناسب در معرض دید آنها قرار دهیم و به این شعر سعدی استناد می کند که گفته :

بزرگی سرا سر به گفتار نیست

دو صد گفته چون، نیم کردار نیست

وي ، حضور معلمان را به صورت عملی در انجام عبادات ، جهت تأثیر درالگوپذيري و تشویق دانش آموزان، مؤثر می داند.ایشان در مورد تبلیغ می گوید : وقتی اثر تبلیغ در گرایش انسانها به مسلک و مرام های مختلف و حتی خرید اجناس این قدر مؤثر است ، پس با استفاده از تبلیغات ، می توانیم کودکان را به سوی نماز و عبادت جذب کنیم . و تشویق به جا و مناسب را نیز بسیار مؤثر می داند و می گوید : با استفاده از تقویت ، راه افزایش رفتار را در کودک هموار کرده ، در انجام عبادات و نماز سخت گیر نباشیم ، برای کودک تسهیلاتی در نظر بگیریم ، آثار نماز را با تذکر دادن به یاد کودکانمان آورده و در برخورد آنها با شبهات به یاریشان بشتابیم و آرامش را به آنها باز گردانیم.

غلامحسن حیدری (86) در مقاله ي خود آورده ، بهتر است برای جذب کودکان از این راهها استفاده نماییم :

- استفاده از تشویق و تحسین .

- آمادگی عقیدتی، به این معنی که مربیان باید از کودکی و پیش از سن تکلیف ، دانش آموزان را در فرا گیری احکام و شرایط برپایی نماز یاری دهند و در زمان به وجود آمدن گرایش در آنان ، زمینۀ انجام عمل را برایشان فراهم نمایند .

- میانه روی ، که نماز نباید خسته کننده باشد.

- بیان آثار نماز برای کودکان که نماز باعث جلوگیری از غرور ، جلب رحمت پروردگار ، نزدیکی با خدا و... می شود.

- بر پایی نماز جماعت باعث می شود که کودکان با دیدن نظم و انضباط و جمعیت دوستان خود، برای شرکت در نماز تشویق شده و کم کم به آن روی آورند.

- آسان گیری در نماز ، از مواردی است که ایشان به آن معتقد است و بیان می دارد : باید طوری با کودک برخورد کرد که احساس جبر و خستگی نکند و نماز برای او رنج آور و کسل کننده نباشد . حتی اگر کودک نماز را ترک کرد و حواسش پرت شد ، او را سرزنش نکنیم .

براي ترغيب و تشويق به انجام فرائض ديني ، ابتدا بايد زيربناهاي فكري افراد را مورد بررسي قرار داده و در اصلاح آن كوشيد. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و ... اموري است كه نتيجه مستقيم بر ايمان فرد دارد . تقويت و اصلاح اين مباني تأثير زيادي بر ايمان انسان مي گذارد.

قدم بعدي چشيدن و مزه كردن ايمان است. اگر كسي شيريني و لذت ايمان به خدا را حس كند و از انجام كارهاي ديني لذت ببرد ، هرگز نسبت به آنها بي تفاوتي نشان نمي دهد. به همين جهت در دعاها آمده است: «اللهم اذقني حلاوه ذكرك : خدايا شيريني ياد خودت را به من بچشان».

قدم سوم پرهيز از اموري است كه انسان را از توجه به خدا غافل مي كند. گر چه ياد خدا و ارتباط عاشقانه با او بسيار لذت بخش است و هيچ لذتي به پاي آن نمي رسد ، ولي اگر لذت هاي مادي و شيطاني كه رسيدن به آنها بسيار آسان است و روز به روز متنوع تر و گسترده تر مي شود، در زندگي فرد وارد شود، كم كم او را از توجه به خدا باز مي دارد و ايمان او را ضعيف مي كند.

. او را به مطالعه كتاب هاي مفيد در زمينه هاي مذهبي تشويق كنيد . گاهي هم كتاب هاي جالب را كه براي او مناسب است خودتان مطالعه كنيد و خلاصه آن را برايش بگوييد، به اين صورت كه اگر مي توانيد با او قرار بگذاريد و در يك زمان مناسب اين كار را بكنيد. شما مي توانيد اين كار را به بهانه اينكه مي خواهيد از او كمك بگيريد تا اشتباهات شما را اصلاح كند ، انجام دهيد. زيرا در غير اينصورت ممكن است زير بار اين كار نرود.

2. نصيحت و تذكر مستقيم سودي ندارد. سعي كنيد مطالبتان را غير مستقيم به او بگوييد.

3. قبل از اينكه بخواهيد تذكري به او بدهيد بهتر است نكات مثبت او را برجسته كنيد. و او را به عنوان فردي موفق جلوه دهيد و طوري وانمود كنيد كه تذكرات شما براي بهتر شدن وضعيت او است.

4. داشتن روابط صميمي و دوستانه تأثير سخن شما را چند برابر مي كند پس سعي كنيد دائما او را مورد محبت و نوازش قرار دهيد و او را از بهترين دوستان خود معرفي كنيد.

5. گاه گاهي از او بخواهيد اشتباهاتتان را به شما تذكر دهد تا احساس كند نظرات او را قبول داريد و به آن احترام مي گذاريد.

6. سعي كنيد وي را به شركت فعال در تشكلهاي مذهبي دانشگاه تشويق كنيد و از اعضاي آنها بخواهيد به او توجه و احترام لازم داشته باشند.

7. او را به شركت در مراسم جذاب مذهب مثل زيارت عاشورا ، دعاي توسل و مانند آن تشويق كنيد و روحيه توبه و انابه و مناجات با خدا را در او به وجود آوريد.

8. تا جايي كه ممكن است ارتباط او را با لذايذ حرام مثل نوارها و سي دي هاي غير مجاز و شركت در مجالس آلوده ، رابطه با جنس مخالف و مانند آن قطع يا محدود كنيد، زيرا اينگونه برنامه ها در تخريب ايمان جوانان بسيار مؤثر است.

9. آينده نگري، احساس مسئوليت و توجه به عالم آخرت را در او ايجاد كنيد.

10. از صميم قلب براي موفقيت خودتان و براي هدايت او دعا كنيد و بدانيد كه اگر در كارتان جديت و اخلاص داشته باشيد ، حتما موفق مي شويد، اگر هم موفق نشديد اجرتان پيش خدا محفوظ است و از اين جهت جاي نگراني نيست.

11. سعي كنيد با رفتارتان او را دعوت به دين و ارزشهاي ديني كنيد «كونوا دعاه الناس بغير السنتكم» پيامبر فرمود مردم را با غير زبان به دين دعوت كنيد. زيرا مشاهده رفتار ديگران در تأثير پذيري انسان بسيار مؤثر است. اين كار هم به نفع شماست يعني عملا خود شما كمال پيدا مي كنيد و هم باعث تشويق و تحريض ايشان براي عمل كردن به احكام و ارزشهاي دنيوي مي شويد.

12. به نظر مي رسد خلأ عمده‏اى كه موجب ترك نماز از سوى فرد مزبور شده است مشكل فكرى است. ظاهرا ايشان در فلسفه نماز دچار اشتباه شده و آن گاه نتيجه نادرستى گرفته است.

بنابراين راه اصلاح وى نيز تصحيح انديشه ايشان است كه البته كار آسانى هم نيست و نيازمند فرصتى طولانى و نيز استفاده از روش‏هاى اصولى و تدابير خردمندانه است.

براى نمونه بايد با زبانى خوش و همراه با محبت به ايشان تفهيم كرد كه: نماز اولاً، نياز روحى و روانى هر انسانى است زيرا آدمى بدون ياد خدا گم گشته‏اى حيران در ظلمت سراى جهان است الا بذكر اللّه‏ تطمئن القلوب،(رعد، آيه 28) بالاخره رابطه اين انسان با آفرينش چيست. آيا مى‏تواند در قبال آن بى‏تفاوت باشد، نماز پاسخى به اين نياز فكرى و اين سئوال اساسى انسان است.

ثانيا، نماز دعوت كننده انسان به خير است. نمازهاى پنجگانه همانند چراغ‏هايى هستند كه در مسير طولانى و پيچ در پيچ و ظلمانى زندگى مسير انسان را مشخص مى‏سازند و او را به راه مى‏خوانند تا اسير ديو و دد نگردد و متاع خويش را به دزدان واننهد.

ثالثا، نماز زير بناى تشكيل جامعه اسلامى و تشكل آن است. هنگامى كه در ساعات معين همه مسلمانها رو به يك قبله مى‏ايستند و با اذكار و حركاتى معين به درگاه خدا عبادت مى‏كنند. عالى‏ترين هماهنگى عميق در پرتو عبادت الهى در مسلمانان شكل مى‏گيرد و....

نماز، عملى است كه در مجموعه عقيده توحيدى، داراى معنا و فلسفه است. پس در آغاز بايستى اين مجموعه شناخته شود تا نماز جايگاه خود را در ذهن و انديشه فرد باز نمايد.

آنچه كه موجب مى‏گردد و برخى از نماز، رويگردان باشند و يا نسبت به آن تساهل كنند، ندانستن فلسفه نماز و يا دركى غلط از آن است. برخى چنين مى‏پندارند كه نماز انسان، نيازى را از خداوند برطرف مى‏كند كه البته خيالى واهى است. خداوند نيازى به هيچ مخلوقى ندارد. ازاين‏رو آنچه كه به عنوان عبادات بر آن تأكيد شده، جملگى در جهت كمال انسان است.

13. ضمنا خودتان نيز با مطالعه در اين زمينه سعى كنيد آمادگى بيشترى براى مقابله با چنين افكارى در خود پديد آوريد كتابهاى زير در مورد نماز توصيه مى‏شود.

راز نماز محسن قرائتى

راز نماز بى‏آزار شيرازى

پرواز در ملكوت امام خمينى

از ژرفاى نماز آيت‏الله خامنه‏اى

اين است نقش عبادات محمد باقر صدر

14. رفتار شما با وى نيز بايد به گونه‏اى باشد كه تحت تأثير اخلاق، عواطف و نحوه برخوردتان قرار گيرد به افكار و انديشه‏هاى شما - به عنوان يك فرد نماز خوان مذهبى - علاقه‏مند شود و با نفوذ در قلب و دل او، بتوانيد تغييرى در فكر وانديشه وى ايجاد كنيد؛ بنابراين:

الف) حتى المقدور در كارها پيش قدم باشيد.

ب) اگر مشكلي براى وى ايجاد شد، با كمال خوش‏رويى به او در جهت رفع مشكلش كمك كنيد.

ج) او را سرزنش و توبيخ نكنيد (به خصوص در برابر دوستان و آشنايان) و از جر و بحث و مجادله با وى پرهيز كنيد.

د) جملات، مقالات و كتاب‏هايى كه در زمينه اهميت و نقش و آثار نماز نوشته شده، تهيه و يا به وى معرفى كنيد و يا به گونه‏اى در معرض ديد او قرار دهيد تا بخواند.

مطمئنا با اصلاح نگرش فکري و اعتقادي وي و پر کردن خلأ فکري وي درباره نماز، اهميت و فلسفه نماز توجه کافي به نماز خواهد داشت. اميد است شما در اين مسير تأثيرگذار باشيد.

دانشمندان و پژوهشگران امر تربيت، بهترين و مؤثرترين راهكار وصول به هدف‏هاي مطلوب تربيتي، به خصوص در امر تربيت كودكان را پنج چيز مي‏دانند:

 

أ) استفاده از روش الگويي يا آموزش رفتاري به جاي گفتاري‏

 

ب) تقويت روحيه برترگرايي يا كمال طلبي‏

 

ج) تشويق و تمجيد

 

د) استفاده از مكان‏هاي مقدس و شعاير مذهبي‏

 

ه) استفاده از طبيعت در بيدار سازي حس مذهبي‏

كودكان در دوران كودكي، حركات پدران و مادران خود را تقليد مي‏كنند و انجام مي‏دهند و والدين گمان مي‏كنند آن‏ها با علاقه و عشق به خواندن نماز مي‏پردازند. البته ممكن است با عشق و علاقه عبادت كنند اما عشقي احساسي، عاطفي و بر پايه تقليد، نه مبتني بر معرفت و آگاهي. طبيعي است وقتي كودك دوره تقليد را پشت سر مي‏گذارد و در سنين بلوغ به تفكر و انديشه مي‏پردازد، همه اموري را كه قبلاً براساس تقليد انجام داده، يكي پس از ديگري رها مي‏سازد. پدر و مادر ناگهان احساس مي‏كنند كه كودك نماز خوان ديروز، امروز از تمام خواندن خودداري مي‏كند. علت آن است كه پدران و مادران به جاي بيدار ساختن حس ديني و مذهبي در كودكان، به عمل تقليدي فرزندان خود دلشاد گشته و باور كرده بودند وظيفه خود را انجام داده‏اند.

 

بديهي است اگر فريضه نماز در دوره كودكي براساس "بيداري حسي ديني" انجام شده باشد، كودك هرگز خواندن آن را ترك نمي‏كند.

بنابراين اگر چه روش‏هاي الگويي و تقليدي و تشويقي در بُرهه‏اي از زمان مفيد و مؤثر است، اما هميشه كارساز نيست، بلكه بايد در عرض يا طول آن‏ها (به تناسب استعدادهاي متفاوت بچه‏ها) و از راه بيان حكمت‏ها و هدف‏هاي آفرينش و عبادت‏ها با رعايت ادبيات كودكانه، حس ديني و مذهبي آنان را بيدار و آگاه ساخت.

اگرچه در فضاي زيستن، بيشتر انسان ها به ظواهر و ماديات توجه دارند، ولي با كمي تأمل و درنگ ، به روشني مشخص خواهد شد، آن چه در رتبه اي از اهميت خاص، براي هر انسان آگاه و يا حتي كم توجه قرار دارد، مسأله معنويت و بعدروحاني زندگاني مي باشدو صدالبته اين انعطاف به سوي ضلع معنوي و بعد روحاني ، يك تأثيرگيري از سوي فطرت انساني است. بنابراين بايد گفت: «معنويت اصلي ترين ضلع حيات انسان است». به طور مثال، محبت آدمي به همنوع خود، بغض انسان از دشمن خويش، ميل به زيبايي و ... همه اين ها گزينه هاي برتر هر شخص ، با هر عقيده و سليقه فكري و ملي است.

    به همين علت امور معنوي و روحاني ، در فضاي حيات آدمي نه محو مي شودو نه كم رنگ خواهد شد؛ بلكه مورد انحطاط و يا اشباع كاذب قرار خواهد گرفت. به بيان ديگر، آن چه سبب گريز از راه صحيح پرداختن به امور معنوي و روحاني مي شود، ناتواني انسان از درك و دريافت لطايف راهبردي و راهكارهاي درست ارضاي معنوي؛ احساس عدم شناخت از امور روحاني و حتي سستي در انديشه در آن امور است. زيرا ارتباط محسوس و نزديك با صنعت و وسايل تكنيكي و... به تدريج و آرام، انسان را به تن آسايي و سستي مي كشاند و او را به امور ماشيني عادت مي دهد و از پرداختن به مسائل مهم حيات دور مي كند.

    اين رفاه طلبي كاذب و تن آسايي مخرب ، حركت در راه صحيح امور معنوي را كند و اعتبار و ارزش اجراي آن را دستخوش تحريف خواهدكرد و چه بسا به پذيرش جايگزين مخرب آن بينجامد، كه در اين صورت انسان متفكر و فعال به موجودي شبيه زنده كه فقط تماشاگر فعل وانفعال و نقل و انتقال طبيعت و محيط است ، تبديل مي شود و آن گاه كه در مسائل مادي چنين مي شود، در امور معنوي جاي هيچ پرسش و تعجبي نمي ماند.

    يكي از نمونه هاي اين حالت نگران كننده، عملكرد بسياري از دانش آموزان و فرزندان ما است كه به جاي نشستن و فعال ساختن قوه تعقل و تفكر، براي حل مسائل رياضي ، به سرعت اين خواسته فكري، يعني براي مثال رسيدن به پاسخ مسأله ؟= ۸۲۰*۲۵۴ را با ماشين حساب حل مي كنند و نمي دانند در فضاي زندگي فقط رسيدن به جواب مهم نيست؛ بلكه چگونگي رسيدن هم اهميت دارد، زيرا جوابي كه قوه تفكر و تلاش را مي خشكاند، جواب نيست، زهر كشنده است. نمونه ديگر اين كه براي مثال فرزند ما براي دريافت مضامين متون علمي و ادبي از كتاب به اصطلاح كمك درسي بهره گرفته و زحمت تفكر و پرسش و دريافت ازمعلم را به خود نمي دهد و اگر در اين مسير كوششي داشته باشد، فقط حفظ طوطي وار آن مطالب است و اين در حالي است كه ذهن با معناي آن بيگانه است.

    گريز از راهكارهاي اصلي ادراك و ارضاي معنويات در درون خود هم به ۲ بخش مهم و با اهميت تر تقسيم مي شود. براي مثال مي توان اين گونه گفت : ارضا و ادراك غلط مسأله علمي اگرچه خطري بزرگ است اما به اندازه ارضاي مسأله محبت و دوست داشتن از راه غلط؛ خطرناك و حزن آور نيست. اگر كودك و نوجوان ما مسأله اي علمي را از راه تقلب حل كند، زشت است اما نه به اندازه يافتن دوست ناباب.

    به همين ترتيب است امور معنوي كه به ترسيم ماهيت و كيفيت زندگي فرزند در دوره هاي متفاوت و در مسئوليت هاي مختلف زندگي مربوط مي شود؛ نظير دوران جواني ، ميانسالي و كهنسالي، مسئوليت همسرداري، تربيت فرزند، مشاغل اجتماعي و ...

    مسأله معنويت ديني هم از همين مقولات پراهميت است. زيرا دين كه «ارائه برنامه جامع براي سعادت مادي و معنوي است »، در صورت حضور جامع و كامل در زندگي ، موجب آرامش و عزت فردي و اجتماعي و بهترين ضامن انجام وظايف و تكاليف و سبب حفظ جان و آبروي انسان و عامل اراده و كنترل اميال و آرزوها و موجب تحكيم و تشديد روابط صحيح و تميز آن از ارتباط غلط و موجب قوت قانون و حقوق فرد و اجتماع و رشد جامعه و حفظ فرهنگ مي گردد.

    ظهور و حضور دين و جريان آن در متن زندگي ، نمادها و قالب هايي دارد كه به موجب آن دين زنده و تعالي دهنده، از دين نمادين و فقط تسكين دهنده، تشخيص داده مي شود. ديني كه در شبانه روز پيروانش را به ارتباط با خالق هستي دعوت مي كند و آداب و دستورات لطيف و حكيمانه اي براي اين ارتباط تبيين مي كند ، با ديني كه پيرو خود را در طول روز و هفته رها مي كند، تفاوتي بس عميق دارد. در مكتب اسلام پيرو در همه ابعاد زندگي مورد حمايت و هدايت است. اسلام مكتبي نيست كه مريد خود را سرگردان رها كند. اين آئين در همه موارد بهترين ها را به انسان پيشنهاد مي دهد. براي مثال در اسلام آب خوردن، لباس پوشيدن ، حرف زدن، نگاه كردن، خوابيدن ، كفش به پا كردن، حكومت، اقتصاد و ... هركدام بيش از صدها حكم هدايت گر دارد.

    پس اين مكتب دغدغه تعالي پيرو را دارد كه چنين فضايي را طراحي مي كند. يكي از محورهاي رشد و تعالي ارضاي معنوي در اسلام ، مسأله اقامه نماز است. نماز يعني حضور در برابر خالق و يافتن اهداف حضور انسان در دايره هستي و دريافت محورهاي حقيقي چگونه زندگي كردن، كه همه اين ظرايف با دقت دركلمات و حركات نماز روشن مي شود.

    اين كه در آغاز نماز مي گوييم «الله اكبر» يعني اي انسان جز خالق، چيز ديگري برتر نيست، پس مراقب باش سرمايه بي همتاي انسانيت خود را با غفلت از اين حقيقت، به امور پست و حقير واگذار نكني.

    متن نماز توكل و تحرك را تعليم ويأس و سكون را تقبيح مي كند و راه درست را تبيين و بي راهه هاي مجازي را مسدود مي سازد. ركوع آن فروتني در برابر حقيقت ها و قيام آن ايستادگي در مقابل باطل را آموزش مي دهد و ...

راهكارهاي مناسب براي جذب

    ۱- انديشمندي

    انسان با تركيب خاصي كه از آن برخوردار است ، به پاره اي از ادراكات بديهي و اوليه دست مي يابد. اما حقايق ديگري هم در عالم هست كه براي فهم آن نياز به تكاپوي فكري است و اين در مسائل معنوي نمود بيشتري دارد. براي همين است كه قرآن كريم به

    پيامبر اكرم (ص) سفارش مي كند: اول آموزش بعد تزكيه (عمل) كتاب و حكمت را به آنان آموزش ده و آن گاه پاكشان ساز.

    براي جذب بيشتر خانواده ها و افراد به نماز بايد آنان را تشويق به تفكر در باره علت وجوب، كيفيت، آداب و نتيجه اقامه يا ترك نماز، كرد. اگر بتوانيم خانواده ها و افراد را به تفكر در چرايي وضع و وجوب نماز تشويق كنيم، آن گاه پاسخ به اين پرسش كه چرا نماز بايد باشد، آنان را براي اقامه نماز عاقلانه، علاقه مند و حتي پايبند مي كند. اگرتك تك افراد خانواده به اين موضوع فكر كنند كه چرا اسلام دعوت به اقامه نمازكرده است، براي يافتن پاسخ اين پرسش، به مراحل عقلاني رجوع مي كنند و به خوبي مي دانيم انسان نسبت به ره آورد عقل كرنش خاصي دارد و به سختي و به ندرت پيش مي آيد كه به دستور ثابت شده عقل پشت كند. يكي ازمهم ترين اثرات اين روش اين است كه افراد خانواده براي به دست آوردن پاسخ، به مشورت علمي با يكديگر مي پردازند و اين امر ضمن اين كه جمع را به واقعيت نماز، همزمان نزديك مي كند، به طور غيرمستقيم يك نوع تبليغ نيكي هم مي باشد. بنابراين نخستين راهكار جذب، جريان بسترسازي انديشمندي درباره چرايي لزوم نماز از سوي اسلام است.

    ۲- خودآگاهي

    انسان يگانه موجودي است كه بر خويشتن خويش آگاه است، مي تواند از خود جداشده، آن را بررسي و ارزيابي كند و بشناسد. انساني كه اسير تحميل هاي محيط نيست، مي تواند آنها را بررسي و اشراف و آگاهي پيداكند. اين توان به سزايي در خوديابي (ضد از خود بيگانگي كه ريشه همه بيماري هاي رواني است) دارد.

    اساساً منطق اسلام اين است كه چنين شناختي، توان اين را دارد كه بلافاصله ما را به شناخت حقيقي برساند و اين يك دستورالعمل اساسي است كه هرگاه انسان بخواهد پرورش دهنده راستين خود را بيابد، بايد خويشتن را به خوبي بشناسد.

    گم كردن مربي راستين، نشانه گم كردن خويشتن است و گم كردن خويشتن، علامت گم كردن مربي است. اگر والدين در اين بعد وارد نشوند، فرزندان زير تربيت و مديريت آنها افرادي اسير بافته هاي غيرعقلاني، عقب مانده و... مي شوند. پس بر والدين واجب است تا با روش هايي مثل تبيين توانايي هاي انسان، پيشينه علمي و فرهنگي ملت ها، خطر دنباله روي از اغيار و غيره، خودآگاهي ملي را تقويت و تثبيت كنند.

    اگر والدين براي فرزندان اين واقعيت را محقق سازند كه به وسيله نماز مي توان بهترين بررسي و ارزيابي را از خويشتن خويش داشت و خود را با آن ارزيابي كرد و به خودآگاهي، كه خواسته همه آدميان است، رسيد. آن گاه همه اعضاي خانواده به نماز، با ديد خودآگاهي و خودشناسي مي نگرند. به همين علت در آيات و روايات اسلامي، نماز معراج مؤمن و عامل بازدارنده از زشتي و محرك كارهاي پسنديده معرفي شده است.

    والدين اگر به فرزندان اين شناخت را بدهند كه اگر انسان خود را نشناسد، شخصي اسير بافته هاي ديگران، عقب مانده و بلاتكليف و سرگردان خواهدشد و آدمي بايد به اين مهم دست يابد و رسيدن به اين مسأله بايد از راه هاي صحيح صورت گيرد و يكي از صحيح ترين راه هاي خودشناسي و خودآگاهي، نماز است، كودك كنجكاو كه كشف خودي خودش، براي او از همه چيز مهمتر است. به سوي نماز جذب مي شود.

لازم نیست شعائر دینى و تکالیف شرعى را بر جوانان تحمیل کرد که این کار عکس العمل منفى دارد بلکه کافى است کانون مذهبى را به صورت جذاب، عرضه نمود و فضاى صمیمى و خوشایندى را فراهم کرد. و در کنار هدایت بر همدلى تأکید ورزید. براى توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به همدلى برسیم. وقتى جوان احساس کند تنها از او گوش انتظار داریم چیزى به نام پذیرش اتفاق نمى‏افتد. ما معمولاً در نصیحت کردن قهرمانیم اما در همدلى واقعاً کم مى‏آوریم و به همین دلیل پل‏هاى ارتباط را مى‏شکنیم.

 

همدلى نیازمند چند مسأله است:

 

1- درک جوان:

 

واقعیت آن است که دوره جوانى اقتضائات خاص خود را دارد. جوانان به دلیل ناپختگى کم تجربگى، احساسات شدید و مشکلات بلوغ به طور طبیعى، خطاپذیرند و از طرفى روحیه استقلال‏طلبى و ستیزه جویى زمینه چالش‏ها و تضادها را در میان این قشر و بزرگ‏ترها به وجود مى‏آورد نحوه برخود با مسائل جوانان بسیار ظریف و حساس مى‏باشد، بسیارى از دست اندرکاران کانون‏هاى دینى و مساجد، بدون توجه کافى به واقعیات دوران نوجوانى و جوانى و مشکلات ویژه آنان، اقدام به واکنش‏هاى تند و افراطى مى‏کنند و چه بسا یک یا دو برخورد ناسنجیده و ناصواب براى همیشه جوانان را از مساجد و عرصه تربیت دینى دورگرداند. استاد مطهرى داستانى را نقل مى‏کند که گویا این حقیقت است و مى‏گوید: شخصى که به مسجد مى‏آمد و نماز جماعتش ترک نمى‏شد توسط یکى از مقدسین مورد عتاب قرار مى‏گیرد که اگر مسمانى چرا ریشت را این طور کرده‏اى؟ او از همان جا سجاده را بر مى‏دارد و مى‏گوید این مسجد و این نماز جماعت و این دین و مذهب مال خودتان رفت که رفت.[iv]

 

آنان که منادیان و ناشران فرهنگ نمازند باید راه‏هاى ارتباط با جوانان را شناسایى کنند و از روش‏هاى کارآمد استفاده نمایند و خودرا جاى جوان بگذارند وتوقع بیش از حد از او نداشته باشند خوشبختانه دین واقع بین اسلام به نکات دقیقى پرداخته که بسیار کارگشا است. وقتى امام على(ع) با خدمت کارش قنبر براى خرید لباس به بازار رفتند و دو پیراهن دو درهمى و سه درهمى خریدارى نمودند امام(ع) پیراهن سه درهمى را به قنبر دادند. قنبر گفت: شما به آن سزاوارترى چون شما بالاى منبر مى‏روى و خطبه مى‏خوانى، امام(ع) در پاسخ فرمود: «انت شاب و لک شره الشباب؛ تو جوان هستى و میل جوانى دارى».[v] در حدیث فوق امام(ع) این درس را به همگان داده است که جوان را درک کنند و روحیه او را در نظر گیرند.

 

2- انعطاف‏پذیرى:

 

همدلى بدون انعطاف‏پذیرى ممکن نیست. جوان به حکم جوان بودن در معرض خطا و لغزش است. از این رو امام على(ع) مى‏فرماید: «جهل الشباب معذور و علمه محقور؛ نادانى جوان غیر قابل ملامت و علم او محدود واندک است»[vi] خداوند به پیامبر رحمتش مى‏فرماید: «و لو کنت فظاً غلیظ القلب لا نفضوا من حولک؛ اگر سخت دل و ترش روى بودى همه از تو دور تو پراکنده مى‏شوند».[vii] مسؤلان مساجد باید با تحمل و بردبارى و انعطاف‏پذیرى، با جوانان بزرگوارانه برخورد کنند و چون پدرى دلسوز دست نوازش بر سر فرزندان خود بکشند و «ارتباط عاطفى» را بر ارتباط دستورى و خشک مقدم دارند. روان شناسان معتقدند نخستین امرى که بر اثر پیوندهاى معنوى یا معنایى و دوستى مى‏شکفد محبت است و محبت در ابتداى امر مستقل و فراگیراست.[viii]

 

3- جوان گرایى:

 

معمولاً جوان از جوان بهتر و زودتر مى‏پذیرد. در دو جوان به دلیل نزدیک بودن جهان احساسى وعاطفى و روحى، تفهیم و تفاهم سریع‏تر اتفاق مى‏افتد. در حال حاظر ائمه جماعت بسیارى از مساجد کهنسال‏اند و با دنیاى جوان بیگانه‏اند هر چند در این میان، پیران خوش اندیش و جوان دل وجود دارند که توانایى فوق العاده‏اى در جذب جوانان دارنداما باید به یک جوان گرایى در مساجد برسیم.

 

بعضى از جوانان، عدم امکان ارتباط با امام جماعت سالمند را دلیل اجتناب از نماز جماعت و عدم حضور در مساجد مى‏دانند و به تجربه دیده شده مساجدى که امام جماعت جوان و پرشورى دارد در جذب جوانان موفق‏تر بوده‏اند.

 

در این رابطه لازم است تحولى در سیستم مدیریتى مساجد به وقوع پیوندد و فرهنگ جوان گرایى در اداره مساجد نهادینه گردد و جوانان در کنار سالمندان در هیئت امناى مساجد راه یابند.

 

4- زیبا سازى مساجد:

 

یکى از راه‏هاى استحکام پیوند جوانان با مساجد، زیبا ساختن مساجد و کانون‏هاى دینى است. مساجد از همان سردر تا درون مسجد (صحن، محراب، فضا، دیوارها و غیره) باید آراسته و پیراسته و جوان پسند باشد واز جاذبه‏هاى هنرى و علمى در پیشانى مسجد استفاده شود. پاکیزگى، طراوت و زیبایى مسجد، در جذب جوانان بسیار مؤثر است. بعضى از دانش‏آموزان، بوى بد، فضاى تنگ نمازخانه، فرش‏ها و موکت‏هاى آلوده را باعث بى رغبتى به نماز مى‏دانند.

 

5- فعال کردن مساجد:

 

براى حضور جوانان در مساجد، لازم است، مساجد را از انحصار به نماز، خارج کرد، جوان عنصرى فعال و پرشور است و به دنبال کانونى فراگیر و خودجوش مى‏باشد. مطالعه عصر نبوى نشان مى‏دهد که مسجد، پایگاه تصمیم‏گیرى اجتماعى، نظامى، سیاسى، عبادى و فرهنگى بوده است. در این صورت مسجد یک مجتمع مى‏باشد که جوانان را با سلایق مختلف در خود جمع کرده است. اگر در دوران دفاع مقدس ما شاهد حضور چشمگیر جوانان در مساجد بودیم یکى از دلائلش فعال بودن در زمینه‏هاى عبادى، نظامى و فرهنگى بوده است.

 

اگر امکانات هنرى، ورزشى، نمایشى، کتابخانه در کنار مسجد به عنوان جزئى از پیکره مسجد محسوب شود جوانان به مسجد راغب‏تر خواهند شد. با کمال تأسف دنیاى الحاد در مسیر خود با ظواهرى زیبا از روش‏هاى نو و از تمامى امکانات استفاده مى‏کنند ولى ما تنها به روش‏هاى سنتى اکتفا کرده‏ایم و از همه ظرفیت‏ها استفاده نمى‏کنیم.

 

قرآن کریم به کاربرد هنر در القا و تغییر افکار اشاره کرده و مى‏فرماید: سامرى دشمن موسى(ع) با زر و زیور، گوساله‏اى ساخت که صدایى شگفت داشت و آن را خداى موسى معرفى کرد و به این صورت پیروان موسى(ع) را به انحراف کشاند.[ix]

 

چرا ما براى هدایت مردم از شیوه‏هاى هنرى مثل فیلم، کارتون، تئاتر، نقاشى، گرافیک، مسابقه و غیره استفاده نکنیم؟

 

6- بهبود شیوه‏هاى پیام رسانى دینى:

 

متأسفانه در روش‏هاى تبلیغى و جذب جوانان، بیش‏تر از روش‏هاى کلیشهاى و تکرارى و به صورت مستقیم استفاده مى‏کنیم و همین امر در بى علاقگى و گریز جوانان از نماز جواعت مؤثر بوده است.

در برخى تحقیقات به ویژه تحقیقاتى که در آموزش و پرورش انجام پذیرفته است یکى از دلایل گریز دانش‏آموزان از نماز جماعت، سخنرانى‏هاى طولانى و تکرارى مطرح شده است.[x] ما هندسه گفتن با جوانان را به خوبى نمى‏دانیم و یا رعایت نمى‏کنیم. پر گویى، مکرر گویى و ارتباط مستقیم آمرانه و دستورى باعث دلزدگى و نفرت و دین گریزى جوانان مى‏شود. در یک نظر سنجى از دانش‏آموزان که در مورد منابع کسب اطلاعات درباره زندگى حضرت على(ع) صورت گرفته است معلوم گردید که سریال امام على(ع) که از تلویزیون پخش شد بالاترین نمره ولى سخنان روحانیون کم‏ترین نمره را به خود اختصاص داده است و این موضوع، نگرش منفى جوانان نسبت به روش متعارف تبلیغ دینى را مى‏رساند و ثابت مى‏کند که دانش‏آموزان به طور کلى، حوصله و علاقه کم‏ترى براى شنیدن سخنان یا خواندن مطالب دارند.

 

ما در عصر ابتکارات و خلاقیت‏ها به سر مى‏بریم هر روز شیوه‏هاى جدید اطلاع رسانى و تبلیغاتى ابداع مى‏شود ولى آیا شیوه‏هاى پیام رسانى در عرصه دین و معارف دینى شیوه‏هاى کارآمد و به روز است؟ بى شک منبر و وعظ و خطابه یکى از شیوه‏هاى اصیل و مؤثر تبلیغ دینى است ولى آیااین روش در همه جا و براى همه اقشار جامعه مفید است؟ آیا ائمه جماعات مساجد به غیر از سخنرانى، روش دیگرى را آزموده‏اند؟ باتوجه به تجارب سودمند مبلغان در سال‏هاى اخیر در به کارگیرى از گفتگوى مستقیم دو نفرى و به اصطلاح تبلیغ چهره به چهره و رفیق شدن و اظهار همدردى کردن بانسل جوان وقت آن رسیده که در سطح وسیع از این تجربه ارزش‏مند استفاده گردد و ائمه جماعات مساجد با اتخاذ روش ابتکارى خود، مجالس رادر خانه‏ها به صورت پرسش و پاسخ و هدایت غیر مستقیم برگزار نمایند. یکى از رموز موفقیت روحانیون در جبهه‏هاى حق علیه باطل در سال‏هاى دفاع مقدس در همین امر نهفته است روحانى با رزمندگان نشست و برخاست داشت در کنار آن‏ها غذا مى‏خورد، استراحت مى‏کرد، در غم و شادى‏هاى آنان شریک بود و از میهن اسلامى دفاع مى‏نمود و در وقت نماز، به عبادت مى‏پرداخت، از این رو رزمنده به محض شنیدن صداى اذان با رغبت و عشق به نمازخانه‏ها روى مى‏آوردند و نداى وحدت سرمى‏دادند.

 

7- عمل گرایى:

 

روابط جوان با مسجد تا حد زیادى بستگى به نوع برخورد و رفتار امام جماعت و الگوهاى جامعه‏دارد. جوانان حساس و زود شکن هستند. رؤیت فاصله میان گفتن و بودن در جامعه، زمینه گریز جوانان را فراهم مى‏کند. آن‏ها کم‏تر مى‏توانند به تحلیل عمیق بپردازند، از این رو زود قضاوت و حکم صادر مى‏کنند.

 

توصیه‏هاى کلامى در صورتى که با رعایت نکات روان شناختى انجام گیرد تأثیرى بسزا خواهد داشت ولى عدم هماهنگى میان قول و فعل، پند و اندرز مربیان را بى اعتبار مى‏کند. امام صادق (ع) مى‏فرماید: هرگاه شخص عالم به مقتضاى علم خویش عمل نکند اثر موعظه‏اش هم چون آب باران بر روى سنگ صاف از قلب‏هاى مردم محو خواهد شد.[xi] امام على(ع) نیز مى‏فرماید: کسى که خود را پیشواى مردم قرار مى‏دهد پیش از آن که به آموزش دیگران بپردازد باید خود را آموزش دهد و نیز باید تربیت کردار او بر تربیت گفتارش پیشى داشته باشد.[xii] استاد مطهرى مى‏گوید: این خود یک غفلت و اشتباه بزرگى است امروز در اجتماع ما که براى گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله بیش از اندازه ارزش قائلیم و بیش از اندازه انتظار داریم. در حقیقت از زبان اعجازمى‏خواهیم.[xiii]

 

سعدیا گر چه سخندان و مصالح گویى به عمل کار بر آید به سخندانى نیست

 

فرزندان ما بیش از آن که به گفتار ما نظر افکنند اعمال ما را زیر نظر مى‏گیرند که گفته‏اند: بچه‏هاى ما آن گونه مى‏شوند که ما هستیم نه آن گونه که مى‏خواهیم باشند.[xiv] یکى از پیامدهاى تضاد در گفتار و رفتار مبلغان دینى و متصدیانامور مساجد، ایجاد تنفر در بین جوانان است در روان‏شناسى ثابت شده است که بخش زیادى از یادگیرى انسان از راه چشم صورت مى‏گیرد. استاد مطهرى مى‏گوید: هیچ چیز بشر را بیش‏تر از عمل تحت تأثیر قرار نمى‏دهد شما مى‏بینید مردم از انبیاء و اولیا زیاد پیروى مى‏کنند ولى از حکما و فلاسفه آن قدر پیروى نمى‏کنند چرا؟ براى این که فلاسفه فقط مى‏گویند، فقط مکتب دارند، فقط تئورى مى‏دهند... ولى انبیا و اولیا تنها تئورى و فرضیه ندارند عمل هم دارند آن چه مى‏گویند اول عمل مى‏کنند حتى این طور نیست که اول بگویند بعد عمل کنند اول عمل مى‏کنند بعد مى‏گویند، وقتى انسان بعد ا زآن که خودش عمل کرد گفت آن گفته اثرش چندین برابر است. [xv]بسیار اتفاق افتاده وقتى از جوانان مى‏پرسیم چرا به مسجد نمى‏روى؟ مى‏گویند فلان مسجدى نماز جماعتش ترک نمى‏شود ولى در عمل فلان کار را مى‏کند. او انتظار چنین رفتارى را از الگوهاى جامعه ندارد. از این رو نسبت به همه چیز بدبین و بى اعتماد مى‏شود.

 

در شرایط که جوان به الگو گرایى و همانند سازى توجه خاص دارد باید روى کرد تازه‏اى به این مقوله ارزش‏مند صورت گیرد و الگوهایى متناسب با فرهنگ دینى به شکل جوان معرفى گردد و در دو بخش، سخت‏افزارى و نرم‏افزارى شکل و محتواى مساجد، تغییر اساسى به وجود آید تا در تعامل جوان و مساجد، شاهد خیزشى همه جانبه باشیم.

 

8- پاسخ گویى به پرسش‏هاى دینى جوانان:

 

یکى از راه‏هاى استحکام پیوند میان مسجد و جوان، رفع نیاز فکرى و معنوى جوانان مى‏باشد. جوانان ذهن خلاق و جستجو گرى دارند و همواره به دنبال کشف حقیقت و حل مسائل و پاسخ گویى به شبهات‏اند. علاوه بر آن امروز شبهه افکنى در حوزه فرهنگ دینى یکى از پر خطرترین جلوه‏هاى تهاجم فرهنگى در عرصه تربیت دینى است این شبهات به قول استاد مطهرى، گذرگاه خوبى هستند اما عدم پاسخ گویى به آن‏ها موجب تزلزل در عقاید واندیشه‏هاى دینى آنان مى‏گردد و پایه‏هاى تربیت دینى را سست مى‏گرداند. جوان اگر احساس کند که مسجد محلى براى پاسخ گویى به سؤالات اوست و در آن شخصیت ارزش‏مند و فرهیخته‏اى است که درد او را درک مى‏کند، خواه ناخواه به سمت و سوى او متمایل مى‏گردد و دیگران رانیز با خود همراه مى‏سازد. استاد مطهرى مى‏گوید: ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنانیست چرا در مدرسه‏ها قرآن یاد نمى‏گیرند حتى به دانشگاه هم که مى‏روند از خواندن قرآن عاجزند البته جاى تأسف است که این طور است اما باید از خودمان بپرسیم ما تاکنون چه اقدامى در این راه کرده‏ایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایى کامل داشته باشد؟[xvi] قرآن از مؤمنان مى‏خواهد که سخنانشان محکم و استوار باشد »قولوا قولاًسدیاً؛[xvii] این نکته در تربیت دینى و جذب جوانان بسیار مهم و حیاتى است که سخنان مربى باید. همچون سدى محکم جلوى امواج مختلف مقاوم باشد.

 

9- پیوند مسجد با زندگى جوان:

 

اگر مساجد از خاصیت تک بعدى (معنوى گرایى) به سوى چند بعدى شدن سوق داده شود و اقدام عملى در جهت نیازهاى فردى و اجتماعى نسل جوان بردارد قطعاً در جذب جوانان موفق خواهد بود. وجود برخى مشکلات زمینه ساز انحراف و بى رغبتى به دین یا کانون‏هاى دینى است. بیکارى، عدم ازدواج و عدم تأمین معیشتى زمینه دین گریزى و سستى نسل جوان را فراهم مى‏سازد. از جوانى که در آتش غریزه جنسى مى‏سوزد و بر اثر بى کارى و عدم امید به آینده سر از یأس و ناامیدى در مى‏آورد و مأمنى براى حل مشکلات خودنمى یابد چگونه انتظار رغبت به نماز و دین مدارى از او مى‏توان داشت. دین خردگرا و حکمت مدار اسلام در کنار مسایل معنوى بر مسایل مادى و اقتصادى نیز تأکید مى‏کند و فقر را مایه کفر معرفى مى‏کند چنان که از پیامبر (ص) نقل است که فرمود: کاد الفقر ان یکون کفراً؛[xviii] رهبران دینى و الگوهاى جامعه باید خود را با مشکلات جوانان درگیر کنند و در حد امکان در حل آن بکوشند تا از این طریق پیوند عاطفى برقرار گردد. مردم دل به کسى مى‏دهند و خانه دل را حریم کسانى مى‏سازند که با درد و رنج آنان آشنا و با غم هایشان محرم و در راه خدمت به آنان کوشا باشند.

 

در این راستا پیشنهاد مى‏شود در مساجد ستاد رفع مشکلات جوانان تأسیس گردد و معتمدین محل از اهل مسجد در سامان دهى معیشت جوانان، کاریابى، آسان سازى ازدواج و غیره مشارکت نمایند.

یکی از علل ترک نماز یا سستی در انجام آن عدم آشنایى با فلسفه نماز است. اگر انسان بداند نماز یعنی چه؟ چرا نماز می خواند؟ پایبندی و تقید به نماز اول وقت چه آثاری و برکاتی در زندگی دنیا و آخرت او دارد و سبک شمردن نماز و عدم پایبندی به نماز اول وقت یا ترک آن چه عواقب و نتایجی خواهد داشت،قطعا با میل تمام بلکه عاشقانه به سوی نماز خواهد رفت. زیرا کسی که نسبت به نماز و به فلسفه و علت اقامه آن معرفت پیدا می کند، از درون وجود خویش معنای با خدا حرف زدن و راز دل با او گفتن را درک می کند. حالش پیش از فرارسیدن موقع نماز و بلند شدن صدای روح نواز اذان، همانند آن عاشق شیدایی و فدایی می شود که نه همچون مجنون منتظر لیلی و نه همچون زلیخا اسیر زلف یوسف و یک تبسم او، بلکه هزاران بار جنونش از مجنون فزون تر و چشم به انتظار نماز ماندنش از زلیخا جانسوز تر می گردد.

از این رو هنگام نماز برای او، هنگامه به پایان رسیدن هجران و چشم انتظاری است.هنگام فرا رسیدن لحظات وصال و عشقبازی عاشق و معشوق حقیقی است. قطعا هیچ لذتی برای او لذت بخش تر از نماز خواندن و مناجات و راز و نیاز کردن با معشوق حقیقی اش یعنی خدا نیست. آیة الله بهجت شبی بعد از نماز فرمود: اگر سلاطین عالم می دانستند که انسان در حال عبادت چه لذت هایی می برد، هیچ گاه دنبال مسایل مادی نبودند. (1)

دوم:

آگاهی از عواقب ترک نماز یا سستی و کاهلی در آن

اگر انسان از بی خبری و حال و هوای بچگی در آید و به عواقب زیان بار گناهان از جمله سستی و کاهلی در اقامه نماز یا ترک نماز آگاهی پیدا کند، گناه نمی کند. هرگز جرئت نمی کند در نماز یا هر عبادت دیگری سستی کند. زیرا آن را با هلاکت و نیستی خویش برابر می بیند .

می گویند حضرت موسی (ع) در ایام کودکی که در دربار فرعون بود ،روزی چنگ انداخت و ریش بلند فرعون را محکم کشید، به گونه ای که فرعون عصبانی شد و گفت : این بچه همان فردی است که تاج و تخت مرا بر باد خواهد داد، باید او را بکشم . به او گفتنند ، او بچه است. خوب و بد را تشخیص نمی دهد . الان ظرفی از آتش و ظرفی از طلا را جلوی او می گذاریم. اگر دستش را به سوی آتش دراز کرد، حرف ما درست است و کشیدن ریش تو از روی عمد نبوده و اگر به سوی طلا دستش دراز شد، حق با تو است .

ما انسان ها و به اصطلاح آدم های بزرگ گاهی همانند بچه ها هستیم . دست به سوی آتش دراز می کنیم تا آن را بر داریم و بخوریم، چون از عواقب و اثر سوزندگی آتش بی خبریم . گاهی به لجن یا نجاست چنگ می اندازیم و آن را به صورت خود می مالیم یا در دهان خود می گذاریم ، چون نمی فهمیم. اگر آثار و عواقب ترک نماز و روزه و ارتباط با خدا، خوردن مال حرام و مال یتیم، غیبت و تهمت و سایر گناهان را می دانستیم و آن را در وجود خود حس می کردیم، هر گز گناه نمی کردیم. زیرا بچه به خاطر نادانی دست به سوی آتش یا لجن دراز می کند، ولی ما بزرگ ترها با ترک نماز یا سستی و کاهلی در آن و یا انجام هر گناه دیگر، همه هستی خود را به آتش می کشیم، بلکه خود را هیزم جهنم می کنیم:

پس از آتشی که هیزم آن مردم بد کردار و سنگ خارا است بپرهیزید. (2) آن ها جز آتش جهنم در شکم های خود فرو نمی برند. (3) نه تنها دست به سوی لجن دراز می کنیم، بلکه آن را سر می کشیم. چنان که قرآن باطن کارهای ما را این گونه گزارش می دهد:

«لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُن؛ (4) غذایی جز چرک و خون نصیب شان نمی شود؛ این طعامی است که آن را جز خطاکاران و گنه کاران نمی خورند».

در این جا فقط به دو روایت معروف در مورد عواقب سبک شمردن نماز که جامعیّت دارد، اشاره مى کنیم:

حضرت رسول (ص) مى فرماید: «هر کس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا مى شود: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا هنگامى که از قبر بیرون مى آید. آن چه در دنیا به آن دچار مى شود:

1. خداوند برکت را از عمر او بر مى دارد.

2. خداوند برکت را از روزى اش بر مى دارد.

3. چهره خوبان از او گرفته مى شود.

4. کار نیک وى پاداش نخواهد داشت.

5. دعایش به اجابت نمى رسد.

6. از دعاى خوبان بهره‏اى نخواهد برد.

امّا آن چه هنگام مرگ به آن دچار مى شود:

1. با ذلت و خوارى مى میرد.

2. گرسنه از دنیا مى رود.

3. تشنه مى میرد.

امّا آن چه در قبر گریبانش را مى گیرد:

1. خداوند ملکى را در قبر وى مى گمارد تا او را شکنجه دهد.

2. قبر بر وى تنگ خواهد گرفت.

3. درون قبر وى تاریک خواهد بود.

آن چه در قیامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار مى شود:

1. خداوند فرشته‏اى بر او مى گمارد تا وى را با صورت بر زمین بکشد.

2. با وى محاسبه سختى خواهد داشت.

3. هرگز خداوند به وى نظر رحمت نمى افکند». (5)

ب) امام صادق (ع ) فرمود: رسول الله (ص ) فرمود: «لیس منی من استخف بالصلوه لایرد علی الحوض لا والله ؛ (6) به خدا قسم ! از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد و کنار حوض کوثر بر من وارد نمی شود».

نماز زمینه ساز توفیق های مختلف و یاری کننده انسان در عرصه های متفاوت زندگی مادی و معنوی است .خداوند در قرآن می‌فرماید: «از شکیبایی و نماز یاری جویید. به راستی این (کار) گران است مگر بر افراد فروتن و متواضع ». (7)

ارتباط با خداوند و چنگ زدن به ریسمان الهی و پیوند دائمی با خداوند، انسان را بسیار یاری می کند تا بتواند ناهمواری ها را هموار و سختی ها را پشت سر بگذارد.

راه‌حل هاي انتخابي و اجرا

 

پس از بررسي راه‌حل هاي پيشنهادي و اعتبار بخشي به آنها هشت مورد از آنها انتخاب شد و اجرا شد در ضمن بعضي از اين راه‌حلها به صورت تلفيقي اجرا شد. 1- برگزاري جلسه با اولياي دانش‌آموزان جهت توجيه و دادن اطلاعات و آگاهي‌هاي لازم در مورد اهميت موضوع پس از بررسي پرسش‌نامه‌ها و دلايل بچه‌ها متوجه شدم كه بعضي از اين دلايل مربوط به عدم همكاري و آگاهي اولياء از اهميت پرداختن به مسئله نماز و نماز جماعت در سن دبستان مي‌باشد جلسه‌اي را ترتيب دادم و در مورد اهميت پرداختن به موضوع و آثار مثبت آن و همچنين به آثار منفي آن كه ناشي از اهميت ندادن به موضوع علاقمند كردن دانش‌آموزان به نماز و نماز جماعت در دوران دبستان حاصل مي‌شود پرداختم و هدفم را از برقراري جلسه براي آنها توضيح دادم و زمينه‌هاي همكاري اولياء در منزل و مدرسه معين شد. 2- نوشتن تحقيق توسط دانش‌آموزان جهت بالا بردن آگاهي‌هاي دانش‌آموزان از آثار و پاداش‌هاي نماز جماعت. هر كدام از دانش‌آموزان در مورد اهميت نماز و نماز جماعت و آثار و پاداش‌هاي نماز جماعت تحقيقي نوشتند و هر روز يكي از آنها در كلاس ارائه مي‌داد و مورد تشويق قرار مي‌گرفت و فعاليت‌هاي دانش‌آموزان جهت برگزاري نمايشگاه نماز در پوشه‌ي نماز نگهداري مي‌شد. 3- توجه خاص به رويكرد الگويي و استفاده از تشويق‌هاي كلامي: از طريق هماهنگي با سرويس فرزندم توانستم به طور مرتب در نماز جماعت شركت كنم در نمازخانه به برخوردهاي نمازگزاران را با همديگر توجه مي‌كردم و همچنين بعد از اتمام نماز جماعت با گفتن جملات زيبا به دانش آموزان و كشيدن دست به سر آنها و دست دادن با آنها و با لبخند همه‌ي بچه‌ها را بدرقه مي‌كردم و اين كارها باعث ترغيب دانش‌آموزان مي‌شد. 4- استفاده از روش‌هاي غير مستقيم و جذاب جهت رفع اشكال‌هاي دانش‌آموزان در زمينه نماز. بعد از مشاهده‌ي رفتارهاي نادرست بعضي از دانش‌آموزان در نمازخانه و جاهاي ديگر و همچنين براي رفع اشكال‌هاي آنها در مورد احكام نماز جماعت از روش‌هاي غير مستقيم مثل نمايش، شعر، قصه، خاطره و غيره استفاده مي‌كردم و چون خود دانش‌آموزان اين موارد را نقد و بررسی مي‌كردند و همچنين ايفاي نقش مي‌كردند. تأثير زيادي در پيشرفت كارم داشت. 5- استفاده از طرح سابقه بين همدم فرشته‌ها و شيطان و كارت همدم فرشته‌ها ابتدا با كمك اوليا دو نقاشي تهيه كرديم كه يكي از آنها نشانگر قسمتي از بهشت بود و ديگري تصويري از شيطان پس از بحث و گفتگو در مورد اين دو تصوير با دانش‌آموزان و نظرخواهي از آنها و تفاوت خواسته‌هاي فرشته‌ها با شيطان قرار شد مسابقه‌اي بين همدم فرشته ها و شيطان برگزار كنيم. و هر روزي كه تمام كلاس در نماز جماعت شركت مي‌كردند صلوات مي فرستاديم و با گفتن اينكه شيطان ما گول تو را نمي خوريم، امروز نيز بر تو پيروز شديم و... كارتهاي همدم فرشته ها را از گردنهايشان آويزان مي‌كردند و اگر کسی روزي موفق به شركت در نماز جماعت نمي شد بر شيطان لعنت مي‌فرستاديم و آن فرد كارت را به گردنش نمي‌انداخت (روي كارتها نوشته شده بود همدم فرشته: ما گول شيطان را نمي‌خوريم) 6- استفاده از صندلي نماز براي انتقال شادي و نشاط دانش‌آموزان از نمازخانه به كلاس و همچنين جذاب كردن روش دوم (تحقيق توسط دانش‌آموزان) قرار شد هر روز يك نفر از دانش‌آموزان بعد از نماز جماعت روي اين صندلي در كلاس بنشيند و احساس خود را در مورد شركت در نماز جماعت بيان كند و يا احساس خود را به نقاشي تبديل كند و به بچه‌ها توضيح دهد و همچنين در مورد اهميت نماز جماعت و خصوصيات يك دختر مسلمان و نمازگزار براي دوستانش صحبت كند در ضمن اين فعاليت‌ها را مي‌تواند در قالب نمايش و شعر، داستان، خاطره، نقاشي، احاديث و روايات، كاردستي و مقاله ارائه دهد كه دانش‌آموزان خيلي استقبال كردند و موجب شادي و نشاط و بالا رفتن آگاهي‌هاي دانش آموزان و بالا رفتن اعتماد به نفس و خلاقيت در دانش‌آموزان شده بود. 7- استفاده از برگه‌هاي تقدير و تشكر از همكاران توسط دانش‌آموزان كارتهايي با ابتكار خودم و يا نظرخواهي از دانش‌اموزان تهيه شد و براي تشويق همكاران و تقويت روحيه تقدير و تشكر از ديگران بدون در نظر گرفتن سن افراد در دانش‌آموزان اين فعاليت انجام گرفت و همكاران شركت كننده در نماز جماعت اين كارتها را از دانش‌آموزنم دريافت مي‌كردند. (اين برگه ها را به صورت تايپ شده در اختيار دانش‌آموزان قرار داده بودم). 8- در پايان از تمام فعاليت‌هاي دانش‌آموزان در زمينه نماز نمايشگاهي تحت عنوان نمايشگاه نماز برگزار گرديد و مورد تشويق و تقدير قرار گرفتند و جوايزي اهدا شد.

 

 

 

 

 

 



ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
باسلام.اين سايت سايت اختصاصي نماز است.از شما خوانندگان محترم خواهشمندم هرنوع مطلب،خاطره و... درباره نماز داريد براي ما بفرستيد تا با نام خودتان در سايت ثبت گردد. خوشحال مي شويم از نظرات ، انتقادات و پيشنهادات شما درباره مطالب سايت مطلع شويم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 10
  • بازدید کلی : 1,724
  • کدهای اختصاصی